چاپ کردن این صفحه

زنبور عسل نشانه ایی برای اهل اندیشه بخش سوم

در این بخش امام صادق علیه السلام، اشاره به حقیقتی درباره زنبور عسل می فرمایند که اگر کسی درست در آن تامل کند، به ابعاد جدیدی از درک در این زمینه و زمینه فعل الهی می رسد.

 

وَ أَوْحى‏ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يَعْرِشُونَ * ثُمَّ كُلي‏ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكي‏ سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ *(1)
و خدایت به زنبور عسل وحی کرد که از کوه ها و درختان و سقفهای رفیع ، منزل گیر. (وحی در اینجا الهام و هدایت درونی است که به آن هدایت تکوینی غریزی هم می گویند)* سپس از همه ثمرات بخور، و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه، بپوى. از درون آن، شرابی كه به رنگ هاى گوناگون است بيرون مى‏آيد. در آن، براى مردم شفا است، براستى در اين براى مردمى كه تفكر مى‏ كنند نشانه (راهنما به سوی خالق شگفتی ها) است.

 

امام صادق علیه السلام در کتاب شریف توحید مفضل که تفسیری در فهم بهتر همین آیات است، می فرمایند؛ تفكّر كن در امر نحل يعنى زنبور عسل و اجتماع آنها در ساختن عسل و مهيّا گردانيدن خانه‏ هاى مسدس (2) و دقايق زيركى كه در آن به كار رفته. به درستى كه چون در عمل تأمل نمائى در نهايت غرابت و لطافت است و عمل آورنده‏اش در غايت شرافت و لطافت و منفعت، و فاعلش را كه ملاحظه مى ‏كنى در نهايت نادانى و غباوت است كه‏ خود را ادراك نمى ‏تواند كرد چه جاى امور ديگرى.(3) پس اين امر دليل است در نهايت وضوح بر آن كه صواب و حكمت در اين صنعت از زنبور نيست، بلكه از عالم به جميع امور و مقدّر كل مقدور است كه طبع آن حيوان را بر اين صنايع غريبه مجبول گردانيده و براى مصالح بنى آدم آن را مسخّر گردانيده.(4)


یعنی درک نسبی ما از بیان مطهر امام علیه السلام چنین است که؛ این امور حساب دار و کارخانه دقیق تولید و نگهداری بهداشتی از عسل و سایر منافع زنبور عسل و کار او، جملگی کارخانه ایی برپا شده و کارمندانی دقیق در خود دارد درحالی که به خود تک تک کارگرها می نگری می بینی تحلیل و علم مدیریت ندارند چرا که عقل تحلیلی و ادراک منطقی ندارند که مثلا چه کاری مقدم و کدام موخر باشد و در چه کم و کیفی تا محصولی تام و تمام حاصل شود و تقسیم کار به چه نحو باشد تا فواید اهم فوت نشود. لذا به عملکرد جمعی می نگریم نظام دقیق می بینیم و به افراد می نگریم حیوان اند و غریزه، گویی ربات هایی طراحی شده هستند که کار خاص خود کنند تا از کار بیافتند. مثلا در جفت گیری زنبورهای نر با ملکه زنبورها، نرها می میرند، اما اگر کمترین عقل و حسابی در زنبورهای نر بود باید متواری می شدند و جان شیرین نجات می دادند اما کار همیشگی زنبورها همین است، بی کم و کاست. پس شایسته است اندیشمندانه با حقایق پیرامون خود مواجه شویم. و ببینیم که معنا ندارد زنبور در این امور همچو یک عاقل متخصص عمل کند اما در سایر امور عقل نداشته باشد. البته این نباید با نگاه عامیانه از فعل خدا همراه شود که گویی زنبورها را خدا هدایت می کند که مثلا روی فلان گل بنشین، یا فلان فرد را نیش بزن و ...، اگر چنین تصور عامی داشته باشیم، باز خود را از شناخت درست خداوند محروم کرده ایم. بلکه درست این است که خداوند هدایتی در شان زنبور و آنچه لازمه بقا و خدمات اوست در زنبور مقدر کرده یعنی خداوند هر مخلوقی را هدایت هم شان خودش می دهد و لذا برای آدمی که عقل داشت پیامبر فرستاد، زیرا عاقلی و قوه آگآهی و اراده و اختیار و نیت، شان خلیفه الهی بود و خداوند این موجود مستعد همه کمالات ممکن را با عقل و قلب و فطرت ثابت و هدایت بیرونی انبیاء هدایت کرد، زیرا شانش در خور این هدایت بود و لذا هدایت در زنبور الهام غریزی و از نوع ضعیف تر در حد خودش است، لذا می بینیم که انسان به زنبور مسلط می شود و او را بخواهد می فریبد و تحت حاکمیت ظاهری خود در می آورد. والا اگر خود زنبور عاقل بود که وقتی انسان عسل او را بر می داشت و کندو را غارت می کرد، نقشه می گشیدند یا به آدم حمله می کردند یا اعتصاب می کردند و یا ناامید شده دیگر کار نمی کردند و بخل می ورزیدند از اینکه خودرا فدای رفاه آدمی کنند. پس هرچه بیشتر در امور خلقت اندیشه کنی، امید است از رحمت الهی به حقایق شگرف تری دست یابی. 


• زنبور نر معمولاً در حدود ۳ ماه زنده مانده و آزادانه به هر کندویی که دلش خواست می تواند وارد یا خارج گردد. کارگران هیچ کندویی مانع ورود و خروجش نمی شوند ولی از اواسط مرداد و اوایل شهریور ماه ناگهان وضع عوض شده و آنها را به هیچ کندویی راه نمی دهند. سربازان بدون ملاحظه به اسرار شدید نرها برای دخول به کندو آنقدر مانع ورودشان می شوند تا از گرسنگی بمیرند. بدین طریق نرکشی شروع شده و انجام می یابد. فلسفه نرکشی را باید در حسابهای دقیق اقتصادی زنبور ها جستجو کرد، زیرا می دانیم که در پائیز و زمستان هرگز جفتگیری انجام نمی گیرد. نرها که جز جفتگیری کار دیگری انجام نمی دهند وجودشان در پائیز و زمستان زائد می شود و اگر زنده بمانند کاری جز خوردن عسل ندارند. کارگران با کشتن آنها از تعداد مصرف کنندگان آذوقه زمستانی شان می کاهند. بدین طریق جمعیت های زنبور عسل زمستان ها را همیشه بدون نر می گذرانند. اگر در پائیز و زمستان در جمعیتی تعدادی نر دیده شود حتماً نقصی در آن کندو وجود دارد که باید جستجو ، پیدا و رفع گردد.
• ملکه حداکثر ۵ سال عمر می کند. در تمام مدت زندگیش معمولاً یک بار در صورت لزوم ۲ یا ۳ بار آن هم فقط در هفته اول زندگی پرواز جفتگیریش را انجام داده و در همان پرواز ها حداقل با ۱۲ زنبور نر جفتگیری می کند. نرهای در حال جفتگیری به علت انقباض شدید عضلات تنفسشان خفه شده و میمرند. مواد نرینه یا اسپرم به داخل کیسه ذخیره اسپرم ی که در بدن ملکه وجود دارد مکیده و تا مدت سه سال در تولید مثل از آن استفاده می شود.(5)
• کوچکترین شکوفه گل توسط زنبور عسل گرده افشانی می شود ولی زنبور طوری روی آن قرار می گیرد که آسیبی به آن نرسد. (6)
• معمولا یک زنبور کارگر بعد از تولد ۱۲ روز اول نگهبانی و پرستاری از ملکه و نوزادان و نظافت را به عهده دارد. بعد از ۱۲ روز علاوه بر وظایف یاد شده کار معماری و مهندسی و بنایی را باید انجام دهد. یعنی سه نوع خانه باید بسازد؛حجره های کوچک برای کارگران، حجره ای متوسط برای زنبوران نر، حجره بزرگ شبیه بادام زمینی برای پرورش ملکه که در اصطلاح به آن سلول ملکه یا شاخون می گویند. بعد از ۲۱ روز زنبور کارگر بالغ شده تا ۱۵ روز پرواز می کند. برای تهیه شهد، گرده، زهر، بره موم، آب به فعالیت می پردازد.
• مهمترین فعالیتهای اثربخش را در کندو زنبوران کارگر (ماده بکرزا) انجام می دهند. زنبور نر خاصیتش فقط برای باروری ملکه جوان است. تاکنون حشره شناسان وظیفه دیگری برای زنبور نر اعلام نکرده اند. ملکه زنبورعسل روزانه حدود ۱۰۰۰ تخم و ۲۰۰ روز در سال تخمگذاری می کند. وظیفه ملکه حفظ و بقای نسل است.
• هیچ زنبوری حق ندارد در مکان کثیف و آ لوده بنشیند. چنانچه زنبوری با دست و پای کثیف و آ لوده وارد کندو شود بلافاصله توسط نگهبانان خشن و بدون مماشات اعدام و به بیرون انداخته می شود تا درس عبرت برای دیگر زنبورها باشد. اگر در جوامع انسانی همین روش پیاده شود آیا افراد محتکر، سودجو، مفسد و ولگرد می توانند عرض اندام کنند؟
• زنبورهای عسل وقتی که می خواهند ملکه پیر را عوض و جانشین برای او انتخاب کنند با احتیاط و دوراندیشی تا لحظه آخر جهت اطمینان ۲ یا ۳ ملکه نوزاد را نگهداری می کنند در صورتی که ملکه منتخب در پرواز ازدواج خودش دچار مخاطره شود جایگزین داشته باشد.
• وقتی که سلول پر از عسل شد زنبور رویش را به وسیله ی سرپوشی که موم خالص غیر قابل نفوذ هواست می پوشاند تا خراب نشود تا در زمستان بتواند از آن استفاده کند. سرپوش مومی را که با آن سلول های لارو ها را می پوشاند بر عکس سرپوش عسلی قابل نفوذ در هوا می باشد. زیرا لاروها برای زنده ماندن به هوا ی تنفس محتاجند. برای قابل نفوذ کردن آن زنبور ها مقداری گرده گل را با موم مخلوط می نمایند. این را نیز کنارآن همه تدبیر در امر حفظ کامل و بقا و دوام این مخلوق حیاتی و محصول شفا بخش قرار بدهیم و تامل کنیم تا هر راهزنی گنج ایمانمان را به باد ندهد و لااقل در یک آیه قرآن تدبری کرده باشیم.


پی نوشت؛
1. النحل؛ 68-69
2. مسدس: شش ضلعى.
3. مراد درک عقلانی و کلیات مانند معرفت به خود بطور کلی و از سنخ آگاهی
4. توحيد مفضل / ترجمه علامه مجلسى، ص: 152
5. زنبور عسل و پرورش آن (اثر دکتر نعمت الله شهرستانی) (به نقل از سایت اتحادیه سراسری زنبورداران ایران زمین) یا از زندگی زنبورها تالیف پروفسور کارل بن بریش که برنده ی جایزه ی نوبل شده است و دکتر شهرستانی آنرا ترجمه کرده اند.
6. "۴۸ درس از زندگی زنبور عسل"، مقاله ایی از شبکه اینترنتی آفتاب


برای تحقیق در مورد عسل می توان به این کتاب ها مراجعه کرد: (نقل از درس طب استاد ضیائی، مدرسه فقاهت) http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/zeiaei/teb/93/931126/
·التحفة الرضویة فی مجرّبات الامامیة ص 126 مطلب 57،
·کتاب زنبور عسل نوشته ی موریس مترلینگ،
·کتاب اسراری از زندگی حیوانات نوشته ی عباسعلی محمودی، صفحات 66 تا 72 مبحث زبان زنبوران عسل.
·کتاب اکولوژی در جهان حشرات تألیف پریوش حلم سرشت و اسماعیل دلپیشه، از صفحه ی 52 تا 78.
·کتاب عسل درمانی، تألیف الهام وفایی
·کتاب زنبور درمانی، گردآوری و ترجمه توسط مهندس بهار صالح نژاد که درمان با استفاده از محصولات زنبور عسل را معرفی می کند.
·عسل درمانی، نوشته ی دکتر محمد دریایی.
·کتاب از زندگی زنبورها نوشته ی پروفسور کارل بن بریش که برنده ی جایزه ی نوبل شده است و دکتر مهندس نعمت الله شهرستانی آن را ترجمه کرده است.
·مروری بر کلیات طب سنتی ایران، چاپ دهم. ص 221 مبحث حلو (طعم شیرین.)

 

آخرین ویرایش در 1395/04/07

به اشتراک گذاشتن مقاله

نویسنده

پست الکترونیکی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

نظر خود را اضافه کنید.

ارسال نظر بعنوان میهمان

0
نظر شما بعد از تایید مدیر، منتشر خواهد شد.
شرایط و قوانین.
  • هیچ نظری یافت نشد